از پا تا سرت
سراسرت
نوری و نیرویی
وجود مقدست را در بر گرفته است
جنس تو ، جنس نان
نانی که آتش او را می پرستد
عشقم خاکستری زیر خاک بود
من با تو گر گرفتم
عشق من
عزیزم
پیشانی ات . پاهایت و دهانت
نانی است مقدس که زنده ام می دارد
آتش به تو درس خون داد
از آرد تقدس را فرا بگیر
و از نان بوی خوش را
پابلو نرودا
از بین بردن کلماتی که قبلا جستجو کردهاید !
یکی از مشکلاتی که شاید شما هم در هنگام کار با مرورگر اینترنت اکسپلورر مواجه شدهاید این است که وقتی کلمه ای را در موتورهای جستجوگر تایپ می کنند این کلمات در هارد کامپیوتر ذخیره می شود و وقتی قصد دارید دوباره از این موتور جستجوگر استفاده کنید کلماتی را که قبلا تایپ کرده اید به صورت یک منوی کشویی نمایش داده خواهند شد و متاسفانه این کلمات با استفاده از CLEAN UP و یا پاک کردن کوکی ها ، پاک نمی شوند و برخی برای پاک کردن این کلمات به سراغ نرم افزار های مختلف می روند در حالی که با خود مرورگر IE به راحتی می توان این مشکل را بر طرف کرد.
بدین منظور:
1- در مرورگر IE بروی نوار ابزار TOOLS کلیک نمایید و از منوی آن بروی عبارت INTERNET OPTIONS کلیک کنید.
2- بعد از باز شدن پنجره INTERNET OPTIONS برروی برگه CONTENT کلیک نمایید .
3- در این برگه بروی دکمه AUTOCOMPLETE کلیک نمایید.
4- در صفحه جدید (AUTOCOMPLETE SETTINGS ) بروی دکمه CLEAR FORMS کلیک نمایید.
با انجام این کار تمامی کلماتی که در موتور های جستجوگر تایپ کرده اید پاک می شوند . همچنین تمامی کلماتی که به عنوان USERNAME و PASSWORD در سایت های مختلف برای ورود به حساب کاربری خود وارد می کرده اید نیز پاک می شود.
اگر قصد ذخیره این اطلاعات را ندارید، در همان صفحه گزینه FORMS را از حالت انتخاب خارج نمایید.
از استاد دینی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:حرام است.
از استاد هندسه پرسیدند عشق چیست؟ گفت: نقطه ای که حول نقطه ی قلب جوان میگردد.
از استاد تاریخ پرسیدن عشق چیست؟ گفت : سقوط سلسله ی قلب جوان.
از استاد زبان پرسیدند عشق چیست؟ گفت:همپای love است .
از استاد ادبیات پرسیدند عشق چیست؟ گفت : محبت الهیات است .
از استاد علوم پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عنصری هست که بدون اکسیژن می سوزد.
از استاد ریاضی پرسیدند عشق چیست؟ گفت : عشق تنها عددی هست که پایان ندارد
از امروز به بعد میخوام از برق چشمات بنویسم
اون چشمهایی که دیگه برق زیبایی و سادگی و دوست داشتن توش نیست
نمیدونم چرا ؟؟ واقعا نمیدونم
مگه چی گفتم ؟؟ جز اینکه خواستم خوبی ها رو نشونت بدم
من دوستت داشتم و عاشقت بودم
ولی نه یک عاشق کور
من یک عاشق بینا بودم ، که دوست داشت !!! چرا اینقدر اذیتم کردی
من عاشقی بودم که بدی ها رو میدید
و خوبی ها رو حس میکرد
ولی نخواستی بفهمی !!! نخواستی منو دوست داشته باشی!!!
چرا ؟؟ نمیدونم ؟؟
ولی اینو میدونم که خیلی دوست دارم و سن ، زمان ، آدم ها ، خوبی ها و یا بدی ها نمیتونن عشق من رو نسبت به تو کم بکنن
یه توصیه :
فراموش بکن ناراحت نباش فقط خوب باش
خوبه خوبه خوب
آرزویم این است:
- آرزویم این است:
نتراود اشک در چشم سیاهت هرگز
مگر از شوق زیاد
نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز
مگر از عشق زیاد
و به اندازه ی هر روز تو عاشق باشی
عاشق آنکه تو را می خواهد
و به لبخند تو از خویش رها می گردد
و تو را دوست بدارد به همان اندازه
که دلت می خواهد...
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :50989