كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
هاجر خدابنده لو
هاجر خدابنده لو
[ شناسنامه ]
يه نفر خوابش مياد وواسه خواب جانداره
......
شنبه 87/3/25
همه مي پرسند:
......
شنبه 87/3/25
ميدوني وقتي خدا داشت بدرقه ات مي كرد بهت چي گفت؟
......
شنبه 87/3/25
مي دونم فراموشم كرده ،نمي دونم فراموشش كنم يا نه؟
......
شنبه 87/3/25
من کيستم؟ آن شکسته، رفته زياد
......
شنبه 87/3/25
من هرگز از مرگ نمي هراسيده ام
......
شنبه 87/3/25
من ديگه خسته شدم بس که چشام بارونيه
......
شنبه 87/3/25
من از بي تو بودن
......
شنبه 87/3/25
معلم پاي تخته داد مي زد
......
شنبه 87/3/25
متن وصيت نامه داريوش کبير
......
شنبه 87/3/25
لبانت
......
پنج شنبه 87/3/23
مارو باش چي فکر مي کرديم چي شد!!!
......
پنج شنبه 87/3/23
گمان کردم که او عاشق ترين عاشق در اين دنياست
......
پنج شنبه 87/3/23
شعري که جوشيد از دلم اينبار باشد مال تو.
......
پنج شنبه 87/3/23
عشق را بي سبب عنوان مکن
......
پنج شنبه 87/3/23
<
1
2
3
4
5
>>
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ