در آن نوبت که بندد دست نیلوفر
به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم ترا من چشم در راهم
<< نیما >>
پس از لحطه های دراز ...
بر درخت خاکستری پنجره ام برگی رویید ،
و نسیم سبزی تار و پود خفته مرا لرزاند .
و هنوز من ... ریشه های تنم را در شن رویا ها فرو نبرده بودم ، که براه افتادم
<< سهراب سپهری >>
با یک دل غمگین به جهان شادى نیست
تا یک ده ویـران بود، آبادى نیست
تا در همهى جهان یکى زندان هست
در هیــــچ کجاى عالـم آزادى نیست
هاجر خدابنده لو ::: دوشنبه 87/3/20::: ساعت 8:35 صبح
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 16
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :51127
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :51127
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
>>آرشیو شده ها<<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لوگوی دوستان<<
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<