شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
اوای تو می خواندم از لایتناهی.
اوای تو می اردم از شوق به پرواز
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی
امواج نوای تو به من می رسد از دور
دریایی و من تشنه مهر تو چو ماهی
وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان
خودش می دهد از گرمی این شوق گواهی
دید از تو گر صبح ابد هم دهدم دست
من سرخوشم از لذت این چشم به راهی
ای عشق تو را دارم و دارای جهانم
همراه تویی هر چه تو گویی و تو خواهی
هاجر خدابنده لو ::: سه شنبه 87/3/21::: ساعت 7:58 صبح
نظرات دیگران: نظر
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :51128
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :51128
>>اوقات شرعی <<
>> درباره خودم <<
>>آرشیو شده ها<<
>>لوگوی وبلاگ من<<
>>لوگوی دوستان<<
>>اشتراک در خبرنامه<<
>>طراح قالب<<