ای ای هدهد صبا بسبا می فرستمت
بنگر از کجا به کجا می فرستمت
حیفست طایری چو تو در خاکدان غم
ز اینجا با اشیان وفا می فرستمت
و در راه عشق مرحله قرب و بعد می فرستمت
می بینمت عیان و دعا می فرستمت
هر صبح و شام قافله از دعای خیر
در صبحت شمال و صبا می فرستمت
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود بنوا می فرستمت
ای غایب از نظر که شدی همنشین دل
د میگویمت دعا و ثنا می فرستمت
در روی خود تفرج صنع خدای کن
کایینه خدای نمای می فرستمت
تا مطربان ز شوق منت اگهی دهند
قول و غزل بساز و نوا می فرستمت
ساقی بیا که هاتف غیبم بمژده گفت
با درد صبر کن که دوا می فرستمت
حافظا سر و مجلس ما ذکر خیرتست
بشتاب هان که اسب و قبا میفرستمت
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :51099